شوریده کرد ما را عشق پری جمالی


شوریده کرد ما را عشق پری جمالی

شوریده کرد ما را عشق پری جمالی


شوریده کرد ما را عشق پری جمالی

شوریده کرد ما را عشق پری جمالی


شوریده کرد ما را عشق پری جمالی

شوریده کرد ما را عشق پری جمالی


هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی

هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
بازار زهد ما را بشکست عشق خالی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
با سرکشی که دارد خوئی چه تندخوئی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
الحق فتاد ما را حالی چه صعب حالی
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
امروز پیشم آمد نالان و زار و گریان
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
حالی بسوخت جانم کردم ازو سوالی
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتم که ای نگارین این گریه بر چه داری
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
گفتا که بی جمالت روزی بود چو سالی
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
یارب چه صورت است آن کز پرتو جمالش
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
هر دیده ای به رنگی بیند ازو خیالی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
خاقانی آفرین گوی آن را کز آب و خاکی
این داندآفریدن سبحانه تعالی
این داندآفریدن سبحانه تعالی
این داندآفریدن سبحانه تعالی
این داندآفریدن سبحانه تعالی
این داندآفریدن سبحانه تعالی
این داندآفریدن سبحانه تعالی
این داندآفریدن سبحانه تعالی